مقالات بین المللی ISI
- مقاله اول *هوش هیجانی و انگیزه تحصیلی در دانش آموزان دبستانی (2022)
Emotional intelligence and academic motivation in primary school students
چکیده :
نقش عواطف در زمینه آموزشی یکی از رشته های پژوهشی است که در سالهای اخیربیشترین توجه به آن جلب شده است .این مطالعه به بررسی سطح هوش هیجانی (EQ) و انگیزه تحصیل در مقطع ابتدایی می پردازد. استفاده از دانش آموزان مدرسه (PS) و همچنین رابطه بین هر دو متغیر برای این کار، یک طرح شبه تجربی ایجاد میکند. نتایج یک سطح متوسط تا بالا از EQ را در همه عوامل (وجدان خود، خودکنترلی،استفاده عاطفی، همدلی و مهارت های اجتماعی) و سطح خوبی از انگیزه تحصیلی را نشان می دهد. بنابراین،رابطه ی آنها مثبت است و همبستگی معنی داری بین هر دو متغیرموجود است . دختران دارای شاخص هوش هیجانی بالاتری هستند ولی در انگیزش تحصیلی هیچ تفاوتی وجود ندارد. بر اساس این نتایج پیشنهاد می شود برنامه هایی اجرا شود که ادغام شایستگی های عاطفی با توجه به اهمیت آنها در رشد روانی-تکاملی دانش آموزان و رابطه آنها با انگیزه تحصیلی مورد توجه قرار بگیرد.
https://doi.org/10.1186/s41155-022-00216-0
- مقاله دوم *کیفیت رابطه دانش آموز و معلم با کودکان با و بدون ADHD درسال (2020)
Student–teacher relationship quality in children with and without ADHD: A cross-sectional community based study
چکیده :
روابطی که کودکان در دوران کودکی با معلمان خود برقرار می کنند، در زمینه یادگیری و رشد مداوم آنها مهم است. این مطالعه کیفیت رابطه دانشآموز و معلم (STRQ) را در دانشآموزان پایه اول با (177=n) و بدون (208=n) اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) بررسی کرد. ما همچنین بررسی کردیم که آیا طیفی از عوامل کودک و معلم با(ADHD) که از طریق 43 مدرسه انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های غربالگری والدین و معلم تایید IV با استفاده از برنامه مصاحبه تشخیصی برای کودکان نسخه ADHDغربالگری شدند. موارد ADHD توسط معلمان با استفاده از مقیاس رابطه دانش آموز و معلم - فرم کوتاه رتبه بندی شد.نتایج نشان داد که کودکان مبتلابه ADHD تجربه ی STRQ ضعیف تری نسبت به کودکان بدون ADHD دارند (کوهن d = 1.11).
SRTQ با جنسیت کودک ، مصرف دارو ،زیر گروه ADHD t، عملکرد و رفتار شناختی/ تحصیلی، تجربه معلم،خودکارآمدی، تحصیلات والدین و وضعیت اجتماعی-اقتصادی مرتبط هست. بعد از کنترل کردن مدرسه و خوشه بندی معلم ، رفتار اجتماعی کودکان و سالها تجربه ی معلم با STRQ در هر گروه ارتباط مثبتی دیده شد.
در کودکان مبتلا به ADHD ، مشکلات رفتاری و جنسیت کودک (پسران) کیفیت ارتباط معلم(به صورت) ضعیف تری پیش بینی میشود.برای کودکان بدون ADHD وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتر و STRQ بهتر است .هدف قرار دادن عوامل قابل اصلاح مرتبط با STRQ برای کودکان با و بدون ADHD و معلمان آنها ممکن است یکی از راههای بهبود نتایج مدرسه برای کودکان در معرض خطر باشند. ترویج اجتماعی رفتار در کلاس های درس ممکن است STRQ برای همه کودکان مفید باشد.
https://doi.org/10.1016/j.ecresq.2019.12.006
- مقاله سوم* افسردگی و مشکلات یادگیری در کودکان(عملکرد اجرایی اختلالات و بی توجهی به عنوان واسطه) (2021)
Depression and learning problems in children: Executive function impairments and inattention as mediators
چکیده :
رابطه بین افسردگی و مشکلات یادگیری در کودکان به خوبی ثابت شده است. این واقعیت که افسردگی در کودکان با مشکلات یادگیری همراه است، که به نوبه خود با نقایص شناختی، به ویژه عملکرد اجرایی (EF) و اختلالات توجه وجود دارد، به خوبی توسط ادبیات تحقیق پشتیبانی می شود. می دانیم که یادگیری نه تنها به توانایی های شناختی، بلکه به مهارت های عاطفی مانند خود تنظیمی نیز نیاز دارد. (Sung & Wickrama، 2018)
ما همچنین می دانیم که وظایف اجرایی(EF)، فرآیندهای کنترل ذهنی مورد نیاز برای انجام هدفمند رفتارها (داجانی، لالبر، نبل، مستوفسکی و اودین، 2016)و اجازه دادن به خود تنظیمی هم در فعالیت های یادگیری و هم در تعاملات اجتماعی برای عملکرد موفق کودکان مهم هستند.مقاله فعلی استدلال می کند که نه تنها مشکلات یادگیری، EF و بی توجهی بسیار زیاد است.همبسته و همراه مسیر از افسردگی به یادگیری است .
مشکلات در واقع از طریق (یعنی با واسطه) EF و بی توجهی منتهی می شوند و علاوه بر این، مقاله حاضر استدلال می کند که افسردگی یک پیش از پیشوای هر سه پدیده است ،بدین ترتیب که ایجاد یک مدل واسطه گری سریالی ، از افسردگی ، EF و بی توجهی علاوه بر مشکلات یادگیری میکند.
https://doi.org/10.1016/j.actpsy.2021.103420
- مقاله چهارم :اثر طولانی مدت طرفداری والدین بر بلوغ شغلی نوجوانان(2017)
Long-Term Effect of Parents’
Support on Adolescents’
Career Maturity
چکیده :
هدف این مطالعه، شناسایی عوامل موثر بر پیشرفت شغلی نوجوانان بوده است. ما با استفاده از سه موج داده های طولی (مطالعه طولی آموزش و پرورش سئول در سال ۲۰۱۰)، علاوه بر تأثیر میانجی گری عزت نفس در روابط بین حمایت والدین و بلوغ شغلی، اثرات مستقیم و غیرمستقیم حمایت والدین بر بلوغ شغلی را مورد بررسی قرار دادیم. ما همچنین تفاوت های جنسیتی را در ارتباط میان متغیرها بررسی کردیم. افرادی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، ۴۱۸۷ نوجوان بودند که از کلاس هفتم در سال ۲۰۱۰ تا کلاس نهم در سال ۲۰۱۲ پیش رفته بودند. نتایج به شرح زیر است: اولا، حمایت والدین تأثیرات متفاوتی بر بلوغ شغلی نسبت به عزت نفس دارد. دوما، در روابط طولی حمایت والدین، عزت نفس و بلوغ شغلی، تفاوت های تکاملی و رشدی به طور تجربی با توجه به جنسیت پشتیبانی می شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ارتقاء شغلی نوجوانان را می توان از طریق مداخلات مناسب در دوران نوجوانی، با در نظر گرفتن این تفاوت های جنسیتی، افزایش داد.
در مجموع این مطالعه نشان داد که حمایت روانی، تحصیلی و فرهنگی والدین تاثیر طولی بالایی بر بلوغ شغلی نوجوانان دارد و اینکه عزت نفس نقش واسطه ای مهمی را در این رابطه ایفا می کند. این نتایج نشان می دهد که والدین نوجوانان باید به عزت نفس فرزندان خود کمک کنند و محیطی را برای آنها فراهم کنند تا بتوانند به طور عاقلانه مسیر شغلی خود را در این جامعه در حال تغییر پیدا کنند. یک مفهوم عملی مهم در اینجا این است که برای تقویت آمادگی شغلی نوجوانان نه تنها حمایت لازم است، بلکه ما هم باید از طریق ارتقا عزت نفس نوجوانان به آن ها کمک کنیم تا شغل خود را با توجه به ارزش ها و استعدادهای خود انتخاب کنند. علاوه بر این، وجود تفاوت های جنسیتی در مسیر رشد بلوغ شغلی، نیاز به تطبیق این مداخلات دارد.